مسئول: سرکار خانم منصوری
تلفن تماس:236

 

تعریف بهداشت روان

 بهداشت روان موضوعی فراتر از فقدان یا نبود بیماری روانی است. بعد مثبت بهداشت روان که سازمان بهداشت جهانی بهداشت نیز روی آن تکیه دارد، در تعریف سلامتی لحاظ شده است « سلامتی یک حالت رفاه جسمی، روانی و اجتماعی است نه فقط نبود بیماری و یا ناتوانی»بنابراین،بهداشت روان حالتی از رفاه است که در آن فرد توانایی هایش را باز می شناسد و قادر است با استرس های عادی و معمول زندگی، سازگاری داشته و از نظر شغلی مفید و سازنده باشد.

اغلب مردم از اهمیت حفظ سلامت جسمانی خود آگاهند و برای کسب اطمینان از سلامتی خود، از روش هایی همچون ورزش منظم، تغذیه مناسب و آزمایش های پزشکی استفاده می کنند. اما تعداد کمی از مردم به اهمیت حفظ سلامت روانی خود واقف هستند.

همه در زندگی فشار روانی را تجربه می کنند که البته میزان معینی از آن برای ایجاد انگیزش مفید است، اما سطوح فشار روانی باید به دقت مورد بازبینی واقع شود. فشار روانی می تواند مشکلات جسمانی (از قبیل فشار خون بالا، سردرد، گردن درد، خستگی)تولید کند و ممکن است سرآغازی برای ناتوانی روانی در بعضی از مردم باشد.

ابعاد مفهوم بهداشت روان شامل:

۱-      داشتن رفاه و آرامش ذهنی

۲-      احساس خودتوانمندی، خودکارآمدی

۳-       درک هم بستگی اجتماعی و خانوادگی

۴-      قدرت شناخت و خودآگاهی در تشخیص استعدادها و ظرفیت های بالقوه هوشی ، عاطفی و اجتماعی خود

۵-      توانایی شناخت و حل مشکلات و استرس های زندگی

۶-      کارآمدی لازم و کافی در زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی

۷-      تعامل ، همکاری و مشارکت اجتماعی سازنده و موثر

معیارهای سلامت روانی 

معیارهایی برای کسب اطمینان از سلامت روانی وجود دارند، بعضی از این معیارها عبارت اند از:

۱)      تغذیه مناسب

۲)      ورزش منظم

۳)      کار و فعالیت در حد توان

۴)      معاشرات با دیگران

۵)      دانستن روش هایی برای ابراز وجود و عملی کردن آن ها

۶)      خواب کافی

۷)      شوخ طبعی و خنده رو بودن

۸)      توان مقابله با مشکلات

۹)      دانستن و به کارگیری روش های آرامش بخشدر زندگی

۱۰)   اهمیت دادن به زمان تفریح

حفظ بهداشت روانی جهت داشتن یک زندگی سالم، مسئولیت شخصی هر کسی است!

 مشخصات فرد سالم از بعد روانی ، فردی دارای سلامت روانی است که:

۱. می تواند فعالیت روزمره خود را به خوبی انجام دهد( توانائیهای خود را درحد واقعی (نه بیشتر و نه کمتر) ارزیابی کرده و به خود احترام می‌گذارند).

۲.با اعضای خانواده و اجتماع ارتباط و سازگاری خوبی داشته باشد(به حقوق دیگران احترام گذاشته و به آنها علاقمند شده و احترام و دوستی دیگران را جلب می کنند)،

۳. از زندگی روزمره لذت می برند(تحت تاثیر عواطف، ترس، خشم، عشق یا گناه خود بطوری قرار نمی‌گیرند که زندگیشان پریشان شود).

۴.می‌توانند نیازهای زندگی خود را برآورده و برای دشواری های زندگی،راه حلّی پیدا کنند.(این افراد به طور معقول احساس امنیت و کفایت دارند).